ای کاش می دانستی بی تو عمرم به دنیا نیست
ای کاش می فهمیدی عاشق و دل داده ات کیست
ای کاش نمی ترسیدم و بهت می گفتم حسمو
ای کاش می تونستم و بهت می دادم دستمو
اصلا ای کاش با تو تنها بودم
زیر درخت سرو
جایی که نسیم پاک بهاری موهای پریشانت را می رقصاند
نگاه شیرین چشمان نازت دل کوچکم را می لرزاند
در کنار غنچه های نیمه باز
حادثه ساز و قصه ساز
صورت ماهت را می بوسیدم و به تو می گفتم که دیوانه ات هستم
نظر یادتون نره !!!
چقدم به دانشگاه ربط داشت!
:-s
;-)
ها ... این چیه؟
ظاهرا شعره !!!
سلام جون !!!!!!!!!! قشنگ بود .
این چه ربطی به zarandiye university داشت!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
آن روز ها رفتند
در ظهر های گرم دود آلود
ما عشقمان را در غبار کوچه می خواندیم
ما با زبان گلهای قاصد آشنا بودیم.
مثکه عاشق شدی اگه در ست برداشت کرده باشم باید بگم
قدر این روزا رو بدون خیلی قشنگه از دستش نده و سعی کن حفظش کنی
چند چند شدن ؟
همه اومدن؟؟؟