ماجراهای دانشگاه ما

با عذرخواهی از دوستانی که در متن ماجراها قرار می گیرند....

ماجراهای دانشگاه ما

با عذرخواهی از دوستانی که در متن ماجراها قرار می گیرند....

اطلاعیه

با سلام خدمت همه دوستان عزیزم

این وبلاگ فقط به خاطر جمع آوری خاطرات دانشگاهمونه و صرفاً به خاطر بهتر شدن روابطمون با هم کار می کنه  همچنین هیچ یک از مطالب درون آن واقعی نیست و همگی جنبه طنز دارند .

 من هم به عنوان کسی که این وبلاگو می نویسه اصلا دوست ندارم که کسی از دوستانم از دستم ناراحت و یا دلخور بشه.به همین دلیل اگر کسی تا اینجا از نوشته های من ناراحت شده من از صمیم قلب ازش معذرت می خوام و امیدوارم منو ببخشه .

هر چند من تمام سعی خودمو می کنم  که به گونه ای مطلب بنویسم که به کسی بر نخوره اما با این حال اگر کسی دوست نداره من در موردش مطلب بنویسم فقط کافی که تو بخش نظرات صریحا بگه . منم دیگه در موردش هیچ چیزی نمی نویسم . قول می دم .

نظرات 6 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 04:08 ب.ظ

Girl, im going out of my mind,
i even know that i dont really know u
n plus i've been running out of time..
i've waiting 4 the moment i can show u..
and babygirl i want u 2 know, i want me 2 go,
i want u 2 pass me by,
its real love that u dont know about

baby i was there all alone,
u'll be doing things ???????????
i've picture me n u all alone,
i wishing u were someone i could talk 2
i gotta get ur mind in my head but baby i gotta c u once again,
its real love that u dont know about...


Girl, im going out of my mind,
i even know that i dont really know u
n plus i've been running out of time..
i've waiting 4 the moment i can show u..
and babygirl i want u 2 know, i want me 2 go,
i want u 2 pass me by,
its real love that u dont know about

every now and then i go 2 sleep
i cant stop dreaming about u, u're love is got me feel kind a weak
i really cant see me without you and now u are running around in my head
i never gonna let u slip away again, again
its real love that u dont know about


every now n then i want u,
i wish i could tell that i want u,
if i could have a chance 2 talk with ya,
if i could have a chance 2 walk with ya..
n i would stop ??? puond it in
and i never would go trough this again, again
its real love that u dont know about

Girl, im going out of my mind,
i even know that i dont really know u
n plus i've been running out of time..
i've waiting 4 the moment i can show u..
and babygirl i want u 2 know, i want u 2 know,
i want u 2 pass me by,
its real love that u dont know about

damn when i saw u alone, i know i had 2 come up in the door with u
cuz girl i gotta let u know all the thing u made me go trough
n now she's lookin me in the eye n now u got me open and dreaming again
its real love that u dont know about


every now and then i go 2 sleep
i cant stop dreaming about u, u're love is got me feel kind a weak
i really cant see me without you and now u are running around in my head
i never gonna let u slip away again, again
its real love that u dont know about

Girl, im going out of my mind,
i even know that i dont really know u
n plus i've been running out of time..
i've waiting 4 the moment i can show u..
and babygirl i want u 2 know, i want u 2 know,
i want u 2 pass me by,
its real love that u dont know about

شعر قشنگی ی ولی جای نوشتنش اینجا نیست عزیزم .

سینا یکشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:17 ب.ظ http://www.irhc.blogsky.com

سلام دوست عزیز از قلم زدنت بی نهایت مسرورم مخصوصا اینکه صادقانه می نویسی
فکر کنم بین جمع ما ( سینا بابک پوریا و حسام ) یه جاسوس هست آخه تو از کجا فهمیدی که حسام زن می خواهد آخه قرار بود این کار در یک عملیات انتحاری انجام بشه و حسام بنده خدا داوطلب شده بود با زن گرفتنش ( خود کشی ) ما رو نجات بده
حالا که اخبار محرمانه ما قراره لو بره دیگه نمیشه تو تاشناس بمونی متاسفم یا خودت رو خیلی مسالمت آمیز معرفی می کنیم یا ...
در قدم اول وبلاگت تحریم بشه و...
در قدم دوم با اینکه آدم کشی تو کار مانیست ولی با توجا به اینکه دیکه حسام به تجهیزات نظامی مجهز شده کشته می شی هم با چاقو هم با تفنگ
فراموش نکن این فتوای یه رهبر مقدره و فدائیان زیادی هم داره که حاضرن این کار رو انجام بدن
امیدوارم خونی از دماغ کسی ریخته نشه

سینا پازوکی ( رهبر چلمنهای مقیم زرندیه ) امضا
دفتر حمایت از چلمنهای مقیم زرندیه

من خودمو معرفی نمی کنم چون به ازای هر انتقادم باید به هزار نفر جواب پس بدم .
بعدشم تو که خودت با ما دستت تو یه کاسس. باید درک کنی دیگه ؟ درسته ؟
راستی . این وبلاگ یه قانون داره اونم اینه که هر کی زیاد در مورد نویسنده کنجکاوی کنه یا کشته میشه یا تو یه تصادف مشکوک جونشو از دست می ده !!!!!

[ بدون نام ] یکشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:51 ب.ظ

لطفا از سینا ، حسام ، بابک ، پوریا و از تمام دوستان و آشنایانی که مارو در این جشن تولد همراهی کردند متشکریم .





با تشکر : ستاد مبارزه با افراد اخلالگر

سینا دوشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 12:36 ق.ظ http://www.irhc.blogsky.com

آقا یا خانم گرامی ببین با این حرفت مخالفم که اگه خودت رو معرفی کنی بهت انتقاد میشه تو یه وبلاگ درست کردی و می تونی هرچی دلت خواست بنویسی مخصوصا اینکه به طنز باشه انصافا هم من یکی که راضی هستم ولی اینجوری که ندونیم کی هستی اصلا جالب نیست و بی شوخی می گم از این به بعد اگه ندونم دارم مطالب چه کسی رو می خونم با اینکه مطالبت خیلی قشنگه این شانس رو از خودم می گیرم و دیگه به وبلاگت نمیام و بر خلاف میل باطنیم به دیگران هم همین توصیه رو می کنم چون اینجوری آدم احساس می کنه سر کاره در ضمن ما هم تو وبلاگ خودمون خیلی آشکار داریم کار می کنیم ولی مشکلی برامون پیش نیومده بازم هر طور خودت مایلی

پوریا دوشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 01:35 ق.ظ http://ghoolesarma.blogsky.com

سلام هم دانشگاهی زرنگ من که کاسبی ما رو سکه کردی...
چند نکته هست که باید بدونی عزیزم:
1. این اطلاعیه از سوی دفتر آیت الله حسام الدین کریمیان تکذیب شد.(حسام زن میخواد) کور خوندی نمیتونی چهره این روحانی پاک رو تخریب کنی.
2.آخه آدم عاقل کی تو این دوره زمونه زن میگیره که حسام بگیره.اونایی هم که گرفتن پشیمونن.
3.لازم نیست خودتو معرفی کنی، سرباز های گمنام دانشگاه به زودی می فهمن که کی هستی،و طی عملیاتی به طرز فجیع و دردناکی کشته خواهی شد.
۴.البته اگر خودتو معرفی کنی بازم میکشیمت ولی قول میدیم که اسمتو بدیم بنیاد شهید تا هم به درد خانوادت بخوری،هم شهید به حساب بیای.
شاد باشی

حسام سه‌شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 11:26 ق.ظ

گروه تجسس گلها به نتایج خوب و ارزش مندی رسیده. خانم محترم باید به عرض شما برسانم به کارت ادامه بده.چند نکته کشف شده.اصلا نمی خواد خودت و معرفی کنی ما مقتدر تر از این حرفاییم.
ولی بدون وقتی حقایقم روشن شد نمی زاریم کسی بفهمه کی هستی.
همین جوری بهتره.خوبه.
دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست دست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد